آخرین ایستادگی
گیمر
وبلاگی در مورد بازی های pc و ps3 و xbox و ps2 و psp
درباره وبلاگ


سلام مرسی که به وبلاگ خودت اومدی بله این گیمر متعلق به توست پس لطفا نظر بده تا وبلاگت بهتر بشه....راستی واسه ی دیدن پروفایلم روی عکس بالا کلیک کن و هرچی از بازی اره فرقی نمیکنه هر چی از بازی خواستی در قسمت نظرات بگو تا واست بذارم
نويسندگان
پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:, :: 16:15 :: نويسنده : نیما

در ابتدای این نسل، Microsoft سعی كرد تا بازی های بیشتری برای كنسول Xbox 360 نسبت به Xbox قبلی عرضه كند. بازی هایی انحصاری و بزرگ مثل Halo. آن ها برای این كار سراغ یكی از برترین ها در زمینه گرافیك و بخش چندنفره رفتند كه قبلاً در كارنامه خود سری موفق Unreal Tournament را داشتند. نتیجه Gears of War شد كه پس از دو نسخه، می توان آن را در كنار Halo محبوب ترین بازی انحصاری این كنسول نامید. پس از وقایع نسخه دوم، حال به آخرین بخش از این سه گانه رسیده تا پایانی بر داستانی كه در سال 2006 آغاز كرده بود، دهد.

داستان

داستان بازی درست بعد از وقایع Gears of War 2 اتفاق می افتد. پس از جاری شدن آب در سیاره Sera و كشته شدن تعداد زیادی از Lucastها، در نسخه سوم با فاجعه های عظیم تری روبرو می شویم. بیشتر نیروهای COG از بین رفتند و اینبار موجوداتی خطرناك تر از Lucastها، یعنی Lambentها مقابل انسان ها ایستاده اند. بازی در یك كشتی بزرگ شروع می شود كه تعداد زیادی از نجات یافتگان در آنجا هستند، اما این كشتی هم در امان نیست و Lambentها حمله مرگ آوری به آن می كنند و حال شما باید از این مخمصه جان سالم به در ببرید. تغییرات زیادی در شخصیت ها اتفاق افتاده است. دام (Dom) پس از مرگ ماریا (Maria) در نسخه دوم، افسردگی گرفته است.

آنیا (Anya) از پشت كامپیوتر بلند شده و لباس رزم بر تن كرده و ماركوس (Marcus) هم اینبار با ماجرای احساسی تری روبرو می شود. در ادامه، Chairman Prescot پس از رها كردن COG دوباره بازمی گردد، ولی جوخه دلتا (به طور كلی هیچ كس) با او خوب رفتار نمی كند، چون همه وی را خیانت كار می دانند. او یك دیسك به ماركوس می دهد و اشاره می كند كه اطلاعات جالبی در آن است. پس از اجرا كردن دیسك، ما پدر ماركوس را می بینیم. در نسخه قبل صدای او را شنیدیم، ولی اینبار چهره وی معلوم است كه می گوید ملكه Lucastها او را گروگان گرفته است. حال ماركوس یك هدف بیشتر ندارد و بقای بشریت به همین یك هدف او وابسته است.

ماركوس باید هر طور شده پدر خود را پیدا كند. این موضوع، هم یك مسئله شخصی است و هم می تواند پایان دهنده جنگ طولانی انسان ها با Lucastها باشد. داستان Gears of War 3 در قیاس با دو نسخه قبل به اوج خود رسیده است. در حالیكه بازی های مختلف بازار آنچنان روی این بخش تمركز نمی كنند، داستان GOW3 حماسه را با صحنه های احساسی و دلاوری تركیب می كند. شخصیت های این شماره بسیار زیادتر شده اند و هر كدام از آن ها دغدغه هایی دارند و اینبار تمام آن ها به هم اهمیت می دهند و دیگر نمی توان نام آن را جوخه دلتا نامید، بلكه خانواده دلتا نامی جایزتر است. از آنجایی كه GOW3 آخرین قسمت از سه گانه این بازی است، Epic Games سعی كرده به بیشتر سوالات پاسخ دهد و پایانی مناسب برای آن تدارك ببیند. پایان بازی یك سری از مسائل را هم نگه می دارد تا راه برای ساخت نسخه چهارم باز باشد. به طور كلی آماده صحنه های عظیم و اتفاقاتی كه ممكن است اشك از چشمانتان جاری كند، باشید.

گرافیك

Gear of War 3 یكی از خیره كننده ترین گرافیك های این نسل را دارا است. Epic نهایت استفاده را از موتور UE3 كرده و نتیجه یك بازی بسیار زیبا شده است. اینبار رنگ بندی ها بسیار روشن و شاد هستند و یك سری تكنیك كاملاً جدید به بازی اضافه شده اند. بازی از نظر رنگ آمیزی گاه خیلی شبیه به Bulletstorm و یا Enslaved می شود. نكته ای كه من را خیلی جذب كرد، استفاده از فیلترینگ های پر تعداد بوده است. شما مشغول مشاهده یك غار تاریك با نورهای زرد هستید و ناگهان فیلترینگ اصلی كنار رفته و یك فیلترینگ جدید به رنگ های آبی و یا زرد به بازی اضافه می شوند. این مسائل هستند كه تا آخر بازی شما همیشه با سورپرایزهای بصری روبرو هستید، چون به نظر می رسد كه ناگهان با یك بازی كاملاً جدید از نظر گرافیكی روبرو هستید.

محیط ها خیلی با جزئیات و زیبا كار شده اند. محیط های تاریك مثل قبل با رنگ های مرده كار شده اند و محیط هایی مثل ساحل بسیار زیبا و چشم نواز هستند. بافت ها از كیفیت بسیاری خوبی برخوردار هستند، ولی متأسفانه هنوز هم برخی نابرابری ها بین بافت ها دیده می شوند كه در كنار تصویر زیبا و با كیفیت بازی واقعاً زشت هستند. بعضی شخصیت های فرعی هم كیفیت پایینی دارند و به كیفیت شخصیت های اصلی نمی رسند. Lip Synch بازی خوب است، ولی در سالی كه بازی مثل Uncharted 3 ،L.A. Noire و... عرضه شده اند، این بخش كمی عقب می ماند. در نهایت Gears of War 3 قطعاً یكی از زیباترین بازی ها از نظر گرافیكی است كه از نهایت قدرت Xbox 60 استفاده كرده است.

موسیقی/صداگذاری

گذشته از دیالوگ های عالی، به شخصه در كنار غم و ناراحتی های بازی، وقتی آن را تمام كردم حسابی خندیدم. دیالوگ های بسیار بامزه ای در بازی رد و بدل می شوند و شخصیت های کول (Cole) و برید (Baird) هم خیلی پر رنگ تر از قبل شده اند و قبول دارم که کول به تنهایی چند سالی شما را جوان خواهد كرد! دیالوگ ها همانند صحنه ها و داستان با احساس بیان شده اند و تأثیر زیادی در القای جو لازم داشته اند. صداگذاری محیط هم فوق العاده است. صدای گلوله، فریاد سربازها، انفجار و پیچیدن صدای فریاد موجودات مختلف، یك میدان نبرد عظیم در اسپیكرهای شما ایجاد می كنند. موسیقی هم مثل قبل خیلی حماسی است و استفاده از سازهای بادی سنگین همچنان حس جنگ های بزرگ بازی را ارتقاء می دهد. در بعضی صحنه های غم انگیز، صدای تكنوازی پیانو شما را كاملاً غرق صحنه می كند و در نهایت می توان Gears of War 3 را در بخش صدا یك حماسه بزرگ نام داد.

گیم پلی

هنوز هم مثل قبل با یك گیم پلی اعتیاد آور و بسیار سرگرم كننده روبرو هستیم. هنوز هم قانون اول بازی، سنگر گیری است و به طور كلی مبنای كلی گیم پلی تغییر نكرده است. حركت ها خیلی نرم و سریع تر شده اند و دوربین بازی در موقعیت بهتری قرار گرفته و خیلی خوب عمل می كند. تعداد اسلحه های این شماره واقعاً خیره كننده است. علاوه بر سلاح های محبوب قبل، یكی دو جین تجهیزات جدید هم به بازی اضافه شده اند. Retro Lancer همان Lancerهای معمولی هستند كه قبلاً در جنگ های Pendulum استفاده می شدند.

قدرت این اسلحه بیشتر از Lancerهای معمولی است، ولی لگد بسیار بیشتری می زنند و به جای اره برقی یك تیغه بزرگ زیر آن ها مجهز شده كه در فواصل نزدیك مثل اره برقی قوی نیستند، ولی اگر كسی را در دور هدف بگیرید، می توانید اسلحه را گرفته و دوان دوان به سمت او حركت كرده و به سبك جنگجوهای دوران جنگ صلیبی هدف را سلاخی كنید! یكی از سلاح های جالب بازی Digger است كه همانطور كه از اسمش پیداست، وقتی هدف می گیرید تیر یا بمب آن زیر زمین را كنده و از زیر به سمت دشمن می رود و منفجر می شود. با این اسلحه می توانید حتی دشمنانی كه پشت سنگر هستند را هم سورپرایز كنید. یك اسلحه جالب هم به بازی اضافه شده كه Vulcan نام دارد.

این اسلحه همان Machine-Gun بزرگ است كه به یك مخزن تیر وصل است. اگر به صورت Co-Op بازی كنید، یكی از شما باید مخزن را در دست بگیرد و آن را بچرخانید و دیگری شلیك كند. این اسلحه هم در جنگ های Pendulum استفاده می شده. سلاح های زیادی به بازی اضافه شده اند كه خیلی جذاب هستند. كشف كردن آن ها را بر عهده خودتان می گذاریم. طراحی مراحل GOW3 به اوج خود رسیده است. تقریباً هر مرحله در یك محیط كاملاً جدید و متنوع اتفاق می افتد. محیط هایی مثل عرشه كشتی، بیابان، غارها، تالارهای بزرگ و... تنوع زیادی به مراحل و نمایش قدرت های گرافیكی داده اند.

در بعضی از مراحل می توانید به صورت مخفیانه پیش بروید و یا اینكه با ایجاد سر و صدا یك جنگ همه جانبه تشكیل دهید. هر چند روند بازی همانند دو نسخه قبل است و كمی وارد تكرار شده، ولی Epic Games تمام سعی خود را كرده كه حداقل با محیط ها و چیدمان مراحل به بدنه اصلی آن تنوع ببخشد. هوش مصنوعی دشمنان و یاران خودی خیلی بهتر شده و جایگیری هر كدام از این هوش مصنوعی ها خیلی منطقی و زیبا كار شده است. البته هنوز هم بعضی رفتارهای عجیب دیده می شوند، ولی اگر با دید باز به این موضوع نگاه كنیم، پیشرفت های زیادی را در این قسمت می بینیم. بخش چندنفره بازی هم مسلماً یكی از جذاب ترین قسمت های Gears of War است.

این قسمت از سه بخش كلی Versus ،Horde و Beast تشكیل شده كه واقعاً یك مجموعه عظیم را در بر دارد. قسمت Versus شامل مودهای معمول بخش چندنفره هستند كه البته دو تا سه قسمت جدید هم به آن ها اضافه شده اند و قابلیت تعداد بالای بازیكن ها در آن، جذابیت آن ها را دو چندان كرده است. قسمت Horde كه در واقع نسخه دوم از بخش محبوب Horde هست هم طرفداران زیادی دارد. در این بخش باید با دوستان خود جلوی Waveهای مختلف دشمنان ایستادگی كنید و با رد كردن هر Wave وارد Wave بعدی شوید كه خیلی سخت تر از قبل می شود. قسمت Beast هم كه تازه به بازی اضافه شده، خیلی جالب است.

شما در این بخش در نقش تمام شخصیت های منفی بازی یعنی Lucastها و یا Lambentها قرار می گیرید و حال باید با انسان ها و COGها مبارزه كنید. شخصیت های اصلی مثل ماركوس و یا دام باید در این بخش Execution بشوند و باید تا می توانید در این بخش شر باشید. نسخه دوم Gears of War تغییراتی در بخش چندنفره داشت كه زیاد برای طرفداران بازی خوشایند نبود. یكی از مشكلات دیگر بخش چندنفره بازی پیدا نشدن Matchها و مشكلات سرور بود كه Epic Games قول داده بود این مشكلات را حل كند. خوشبختانه بازی در این بخش بیشتر شبیه به نسخه اول شده، ولی هنوز هم مشكل پیدا نشدن Match در بازی دیده می شود كه البته امید می رود با كمی گذشت زمان از عرضه بازی این موارد هم حل شود. همزمان با عرضه بازی یك Update هم برای آن عرضه شد كه متأسفانه مشكلاتی مثل خراب كردن فایل های Save پس از نصب آن شنیده شده كه به شخصه با چنین موضوعی مواجه شدم و Saveهایم پس از انجام این Update از بین رفتند.

نتیجه گیری

آخرین بخش از داستان ماركوس فنیكس و جوخه دلتا به زیبایی تمام شد و نسخه سوم هر آنچه كه نسخه های قبل سعی در رسیدن به آن داشتند را تكمیل می كند و یك سری استانداردهای جدید خلق می كند. بازی از نظر داستان بسیار جذاب، از نظر گرافیك خیره كننده و از نظر صدا و موسیقی شنیدنی است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->